خطر ویروس جهش یافته خیلی جدی است
به گزارش مجله پیکوشو، نامش دکتر فرهمند کلانتری و متخصص بیهوشی و آی سی یو بیمارستان های رازی و گلستان اهواز، است. کلانتری ،خوزستانی است و مانند همشهری های جنوبی اش مهربان و بخشنده است.
این را می توان در کارنامه یک سال فعالیتش در بخش های آی سی یو دید. زمانی که برخی همکارانش، حاضر نشدند در بخش های ویژه کرونا کار کنند او اما شب و روز را در کنار تخت افراد مبتلا به بیماری کرونا و برای بهتر شدن شرایط جسمی شان گذراند.
کلانتری از آن گروه پزشکان است که روی قسم بقراطش سفت و سخت ایستاده و روز و شب در بخش مراقبت های ویژه برای درمان بیماران تلاش می کند .
در یک سال گذشته کلانتری حتی رکورد ویزیت و لوله گذاری تنفسی را شکست ه است، او دراین مدت 12هزار بیمار مبتلا به بیماری کرونا را در بخش های آی سی یو ویزیت و حدود 890بیمار بدحال را اینتوبه کرده است. در ادامه با این پزشک خستگی ناپذیر درباره آنچه در یک سال گذشته انجام داده، گفت وگو کرده ایم.
شما چند سال است که پزشک هستید؟
من متولد سال 51 هستم و از سال 78 به عنوان پزشک عمومی در اورژانس و از سال 97 هم به عنوان متخصص بیهوشی و در بخش های ویژه فعالیت می کنم.
به تازگی پیروز به دریافت نشان ایثار شده اید. این نشان را چرا به شما داده اند؟
آن طور که می دانم بیشترین تعداد شیفت را در استان و کشور داشتم. در ویزیت و اینتوبه هم بالاترین آمار را دارم. به همین دلیل از من قدردانی کردند.
در روز چند نفر را ویزیت می کنید که چنین رکوردی دارید؟
ما در بخش آی سی یو ، سراغ تخت ها می رویم. در زمان شیوع ویروس کرونا، بیمارستان رازی، مرکز بستری افراد ابتلا بود و من هم در آنجا کار می کردم بعد که آمار ابتلا به بیماری افزایش پیدا کرد، به بیمارستان گلستان و یکی دو بیمارستان دولتی دیگر هم رفت و آمد داشتم. این روزها اما فقط در بیمارستان گلستان و رازی فعالیت می کنم. در بیمارستان رازی حدود 44تخت بستری و در بیمارستان گلستان هم روزانه حدود 120تخت را ویزیت می کنم. البته این بخشی از بیمارانی است که ویزیت می کنم. من علاقه زیادی به بخش اورژانس دارم. برخی از مواقع اگر وقت کنم، به طور مستقیم به اورژانس می روم و مراجعین سرپایی را هم ویزیت می کنم.
چند درصد افرادی که اینتوبه می کنید، زنده می مانند؟
اسم لوله گذاری تنفسی یا اینتوبه کردن بد در رفته است اما باید بدانید این یک روش علمی است؛ درست است عوارضی دارد اما بسیاری از بیماران هم با لوله گذاری، احیا می شوند و فرصت ادامه زندگی پیدا می کنند. بنابراین این طور نیست با لوله گذاری، صددرصد بیمار از دست برود.
چند ساعت در روز شیفت می دهید؟
در ماه بیش از 25روز را در بیمارستان می مانم البته گاهی پیش می آید که 29 روز را در ماه سرکار هستم.
این فرایند اما مغایر با استاندارد های این حوزه است.
بله از نظر روحی خیلی اذیت می شوم.
چرا تا به این حد به خودتان فشار می آورید؟
راه دیگری وجود ندارد. تعداد پزشکانی که در استان این تخصص را دارند اندک است و برخی نیز تمایل به حضور مستمر ندارند. از طرف دیگر تعداد موارد ابتلا هم در شهر به شدت بالاست.
خانواده تان از این ماجرا ناراضی نیستند؟
البته که اعضای خانواده ناراحت می شوند و خیلی تحت فشار هستند. من دو پسر کوچک دارم و فقط پنج روز در ماه را خانه هستم. البته در خانه نیز بیشتر از طریق تلفن با بیمارستان در ارتباطم و به بیمارانم می رسم. به همین دلیل خیلی شرمنده همسر و خانواده ام هستم اما در شرایطی هستیم که چاره دیگری جز این شکل کار کردن وجود ندارد.
شما یا دیگر اعضای خانواده تان تا به امروز به بیماری کرونا مبتلا شده اید؟
من سه تا چهار بار، علائم ابتلا به بیماری را داشتم، اما برای تست کرونا اقدام نکردم، چون می دانستم جواب تست مثبت است و باید استراحت کنم. در هر صورت با هر بار اینتوبه کردن، احتمال ابتلا به ویروس خیلی زیاد است.
درباره ابتلای اعضای خانواده نیز باید بگویم من دو پسربچه دوقلو دارم که یکی از آنها علائم بیماری کرونا را داشت؛ قل دیگر هم علامت نداشت اما فکر می کنم به کرونا مبتلا شد.
همسر و پسر بزرگ ترم هم علائمی داشتند که نشان می دهد به کرونا مبتلا شده اند.
در یک سال گذشته آیا به پدر و مادرتان سر زده اید؟
پدرم در قید حیات نیست اما مادرم را هرازگاهی می بینم. هر زمانی که بتوانم به دیدنش می روم ولی با فاصله زیاد و از دور می بینمش. او اما به خانه ما می آید و اگر من هم خانه باشم، او را می بینم. مادرم سنش بالاست و می ترسم به بیماری مبتلا گردد.
این روزها شرایط ابتلا به ویروس جهش یافته انگلیسی در شهر شما چگونه است؟
من شخصا مخالف این هستم که روی ویروس کرونا نام گذاری کنیم. با این که گفته می گردد ویروس آفریقایی یا انگلیسی و آمریکایی است مخالفم. ترجیح می دهم که از اصطلاح ویروس جهش یافته استفاده کنم.
در حال حاضر ویروس جهش یافته در استان خوزستان بسیار شایع است و به شکل گسترده ای وجود دارد. سرایت ویروس به شدت بالاست و عوارض و علائم ابتلا به ویروس هم نسبت به قبل تغییر کرده است. شرایط ابتلا به بیماری در شهر بسیار بد است و مسؤولان دانشگاه علوم پزشکی هم بر این مهم تاکید دارند.
من خیلی در سطح شهر رفت وآمد ندارم و تنها در حد تردد بین بیمارستانی است. با این تردد اندک هم می بینم که متاسفانه بسیاری از مردم پروتکل های بهداشتی را رعایت نمی کنند.
ویروس جهش یافته نسبت به قبل چه تغییری کرده است؟
جوان هایی که ورزشکار هم هستند به این ویروس مبتلا می شوند. این خطر خیلی جدی است.
تلخ و شیرین پزشکی
کلانتری خاطرات تلخ و شیرین زیادی دارد. خاطراتی که از به یاد آوردن شان، صدایش غمناک و بغض آلود می گردد. خاطرات خوش اما در ذهن و فکرش به شکل دیگری ثبت شده است. خودش نمی خواهد از خاطرات بدش بگوید.
یکی از خاطرات او به چند روز پیش برمی گردد ؛ زمانی که زوج جوانی به دلیل ابتلا به کرونا به بیمارستان مراجعه کردند. کلانتری می گوید که حال مرد خوب بود اما ریه همسرش به شدت درگیر شده بود. ویروس 90درصد ریه او را درگیر کرده بود و اکسیژن خونش هم روی 54 درصد بود. حال زن این قدر بد بود که او را بلافاصله بستری کردند.
کلانتری می گوید: علم می گوید که اکسیژن خون اگر از 90درصد پایین تر باشد، باید اینتوبه کرد.
کلانتری و تیم پزشکی اش ریسک می کنند و به زن بدحال دستگاه اکسیژن وصل می کنند. اکسیژن خون رفته رفته بالا می رود و از 54درصد، به 70درصد و بعد 80درصد می رسد. پس از گذر 28روز، زنی که همه پزشکان از درمان او قطع امید کرده بودند، به زندگی برمی گردد و به بخش عادی منتقل می گردد.
بیماران پرستار
همیشه این طور نبوده است که آقای دکتر مراقب بیماران باشد. برخی مواقع هم بیماران مراقب او هستند؛ مانند پیرزنی که به بیماری کرونا مبتلا بود. کلانتری خیلی خوب او را به یاد دارد. وزن پیرزن بالا بود و خیلی هم سخت نفس می کشید.
کلانتری می گوید مدتی پیش پیرزن را ویزیت می کند و می رود سراغ تخت دیگری. بعد اما پیرزن که به سختی هم نفس می کشید، او را صدا می کند.
کلانتری فکر می کند که پیرزن با پرستار کار دارد، بنابراین پرستاری را می فرستد سراغش. پیرزن اما با کلانتری کار داشته است و زمانی که پیش او می رود، پیرزن به او می گوید: تو که این قدر با بیماران سر و کار داری، مراقب خودت باش. لباسی که به تن کرده ای به شکل کامل گردن و دست هایت را نپوشانده است.
کلانتری می گوید هنوز صدای آهسته مادر پیر که به سختی هم کلمات را ادا می کرد، در گوشش است. او می گوید که پیرزن راست می گفت چون آن روز او واقعا گان و لباس را بی حوصله پوشیده بود اما این که بیماران بخش مراقب او هستند، برایش جالب است.
لیلا شوقی - جامعه / روزنامه خبرنگاران
منبع: جام جم آنلاین