شرحی که نوآموزان را به دور از پیچیدگی های کلام شارحان به حافظ مرتبط می نماید
به گزارش مجله پیکوشو، خبرنگاران رضا یعقوبی مولف و مترجم فلسفه: دکتر محمد تعیین از سرآمدان و اساتید ادبیات فارسی در ایران است که نام او با فرهنگ فارسی مشهور و پنج جلدی اش گره خورده است. سال جاری شاهد چاپ نخستین جلد از دو جلدی توضیح حافظ او بودیم که به تلاش دخت فرهیخته ایشان، دکتر مهدخت تعیین و نیز دکتر سهیلا امیرقاسم خانی توسط نشر صدای معاصر به چاپ رسید. این کتاب پس از گذشت 80 سال از تالیف اولیه منتشر شده و اکنون در دسترس پژوهشگران و علاقه مندان است.
اولین شروح آکادمیک حافظ در چند دهه گذشته شروع شدند و پیش از آن شروحی که در دست بودند جنبه ذوقی و عرفانی داشتند نه پژوهشی. اگر این تالیف چاپ نشده زنده یاد دکتر تعیین را در نظر نگیریم، حافظ نامه استاد بهاءالدین خرمشاهی سلسله جنبان شرح نویسی آکادمیک و دانشگاهی بر دیوان حافظ بود و سطح علمی حافظ شناسی و حافظ پژوهی با این اثر به یاد ماندنی ایشان به مرتبه بالاتری رسید. شرح دکتر سعید حمیدیان هم تلاش دیگری در این باره بود که نشان داد دفتر شرح فنی حافظ باز است و پذیرای تلاش های تازه تر. اما در این مجال به نکات کلیدی و ویژگی های اساسی ای اشاره می کنم که نشان می دهد شرح زنده یاد تعیین از جنبه هایی بسیار پیشروتر و تلاشی بی نظیر است و حاوی ویژگی های خاصی است که باعث می گردد گام نهادن در وادی شرح حافظ بیش از پیش مشکل و احتیاجمند دقایقی گردد که کار را بر هر مولف تازه تری سختتر از همواره کند.
ویژگی های شاخص این شرح که گاه در شرح های پیشین (پیشین به لحاظ انتشار) مفقودند عبارتند از:
1- ذکر اوزان عروضی و افاعیل شعر در ابتدای هر غزل (که در شروح پیشین نیامده و من تنها در دیوان حافظ به تلاش دکتر خلیل خطیب رهبر دیده ام که با شرح سختی ها و شرح مختصری برای هر غزل همراه است).
2- تنها شرحی است که همزمان با تصحیح شارح همراه است و به ذکر نسخه بدل ها پرداخته است. (در حافظ نامه و شرح شوق گاه به مناسبت شرح بیت این رخ داده است)
3- تمایزگذاری و تفکیک دقیق مباحث با حروف اختصاری. این کار همزمان هم از خلط مبحث جلوگیری می نماید هم به عقیده و نگرش مخاطب احترام می گذارد. متمایز کردن تفسیر از شرح فنی باعث می گردد کسانی که دیدگاه های متفاوت فکری درباره حافظ دارند بتوانند در سراسر کتاب با شارح همراه باشند و از نکات کلیدی و گره گشایی های او بهره ببرند. همچنین باعث می گردد مباحث فکری، فنی، ذوقی با هم خلط نشوند و هر شانی از شئون شعر حافظ در جایگاهی بی طرفانه آنالیز گردد. به علاوه نظم و دقت و سامان فراوانی به پرداخت مطالب می دهد که علاوه بر نظم نگارش، نظم فهم مخاطب را هم به بار می آورد.
4- اختصار و ایجاز در سراسر کتاب دیده می گردد. نه آن قدر کوتاه که مخاطب، پرسش گر بماند و نه آن قدر مطول که او را ملول کند. با چگالی بالا و ایجاز تمام احتیاج مخاطب را به سهولت و روانی تمام و بدون شرح گزاف و اطاله کلام رفع می نماید.
5- معادل سازی های سره: مولف علاوه بر ارائه معادل های سره، تبارشناسی عربی یا فارسی واژگان را آورده و در این زمینه کاری در خور ستایش نموده که فقط از فرهنگ نگار عالمی مثل او برمی آید. مثلا ساقی= دهنده نوشابه و او را به پارسی چَمانی به فتح اول گویند.
6- گره گشایی های بی بدیل: اختلاف شارحان درباره معنای سواد سحر که سحر را با فتح سین بخوانند یا کسر، و در نتیجه بدانند منظور حافظ جادو است یا سحرگاه، مشهور است. شرح ایشان گره گشایی خاصی دارد: چشم جادوگرت، خود عین نامه سِحر است که در دل ها کارگر افتد: و ما هذا الّا سحرٌ مبین. ولی برخلاف دیگر نسخه ها خود، بیمار است (شعرا چشم یار را بیمار خوانند به جهت کیفیتی که در آن است و بدان واسطه به چشم بیماران شباهت یابد و همان از محاسن دلبر است). لطیفه این بیت از نظر ایشان این است که اجتماع عین و سواد و نسخه با ملاحظه اینکه عین هم به معنی چشم است این بیت را پر از لطافت و نازک کاری نموده است.
7- از شرح واژگان سخت که هیچ از شرح واژگان رایج هم غفلت نشده است. حتی بو هم معنا شده است.
8- اعتراض و پاسخ: درباره شرح اختلاف برانگیز هر بیت یا اعتراض ناقدان به خود حافظ، اعتراض منتقد وارد شده و به آن پاسخ داده شده است. برای مثال نگاه کنید به ص14: میر غلامعلی آزاد در مصراع دوم از نظر عربیت اعتراض نموده که جزای شرط...
9- نکات بیان شده درباره هر بیت با علامت های اختصاری تعیین شده اند که در نوع خود بی بدیل است و کار را بر مخاطب دوچندان ساده می نماید. این علامت ها تعیین می نمایند که ایشان در هر بیت به چه نکاتی پرداخته اند و با دقت در آن ها می توانید دریابید که چقدر بدیع و در شروح پیشین جای خالی بعضی از آن ها احساس می شده است: تج= تجزیه صرفی و نحوی، دس= دستور زبان فارسی، ص=صنایع بدیعی، ل=لغت، م=معنی و مفهوم، نک= نکته باریک، دق=دقیقه، ع=عرفان، لط= لطیفه، مراعات= مراعات نظیر. مثلا در شرح بیت اول غزل اول یعنی الا یا ایها الساقی.. نوشته اند: الا= حرف استفتاح و تنبیه، یا=حرف ندا، اَیُّ= منادای مفرد و معرفه...
10- شرح مناسبت غزل: بسیاری از غزل های حافظ هر کدام بر حسب واقعه ای سروده شده اند که تشخیص آن ها حتی بر اهل فن سخت است. اما مولف این نکته را در کار نموده است. مثلا مناسبت غزل صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد حیله عماد فقیه بوده است (ص 348). این کار یاری می نماید که نگاهی انسانی تر به اشعار حافظ داشته باشیم و تمام ابیات او را حاوی حالات عارفانه و معنای باطنی ندانیم و انعکاس جامعه و روزگار و آداب اجتماعی و سیاست و تحولات تاریخی آن موقع را در شعر او ببینیم.
11- تفسیر عرفانی و فکری: در کنار تمام این موشکافی ها، مولف محتوای عرفانی و فکری ابیات را به زبانی ساده و روان بیان می نماید.
در خاتمه می توان گفت که این شرح از آن شرح هایی است که می توان آن را به خاطر جامعیت، ایجاز، اختصار و بیان روشن با خیال راحت به نوآموز و علاقه مند نوپا توصیه کرد تا به دور از پیچیدگی های کلام شارحان ارتباط راحت و زودیابی با دیوان حافظ برقرار کند و در مواقع خاص و نکات فنی تر روشنگر پژوهشگرانی باشد که در شرح ایشان با معانی و تحلیل های تازه روبرو می شوند. مثلا کسی به زحمت تصور می نماید که مصرع یا رب سببی ساز که یارم به سلامت حاجت به شرح چیزی داشته باشد اما لغتی که مولف احتیاج می بیند درباره آن شرح دهد واژه سبب است: به دو زبر، ریسمان، پیوند، وسیله، در اصطلاح چیزی که بنفسه موجود باشد و از آن وجود دیگری حاصل آید (ص199). این کتاب به نگارندگان یاد می دهد که چطور می گردد در عین ایجاز و اختصار و غنای علمی، شرحی جامع و مختصر نوشت که هم اهل فن را به کار آید و هم نوآموزان و مشتاقان را بی احتیاج گرداند.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران